روش علمی و درمان لکنت آیا ارتباطی با همدیگر دارند؟

روش علمی

چه چیزی باعث می‌شود که هر کسی روش خودش را بهتر یا روش علمی بداند؟ آیا همه روشها علمی هستند؟ آیا هر کسی ادعای علم کند درست می‌گوید؟ آیا همه روشهای درمان لکنت موثر هستند؟…

گاهی در رسانه‌های اجتماعی (رادیو، تلویزیون، اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و هر شبکه اجتماعی دیگری از این دست) مطالبی بصورت متن، صدا یا فیلم و عکس، منتشر، و دست به دست می‌شود. که مواردی از یافته‌های علمی را با توجیهاتی نقد کرده و سعی در رد و نقض آن مطالب علمی دارند. دامنه این قبیل توجیه کردنها به حوزه درمان لکنت نیز رسیده است. و متاسفانه گاهی بعضی افراد با این شیوه‌ها تلاش می‌کنند تا با خودنمایی و نمایش، خودشان را تبلیغ کنند.

در این مطلب از آن افراد انتقاد نخواهم کرد و از یافته‌های علمی نیز دفاع نمی‌کنم. بلکه یکی از شیوه‌های دستیابی انسان به یافته‌ها و نتایج را بطور خلاصه توضیح خواهم داد. هدف از معرفی این شیوه‌های رسیدن به یافته‌ها، این است که بتوانیم به سوالات زیر پاسخ دهیم:

چطور پژوهشگران به نتایج می‌رسند؟

چطور بعضی نتایج بعد از مدتی، رد می‌شوند و نتایج دیگری جای آنها را می‌گیرد؟

چرا مخالفت کردن با یافته‌های علمی و همینطور اصرار بر پذیرفتن قطعی یافته‌های علمی هر دو اشتباه هستند؟

و سوالات دیگری از این قبیل….

.

رسول ا… (ص):

«كَلمهُ الحكمهِ ضالَّهُ الْمؤمن فَحيثُ وَجَدَها فهو اَحَقُّ بِها»

«همانا دانش گمشده مومن است هر جا آنرا بيابد خودش به آن سزاوارتر است»

.

اميرالمومنين (ع) در نهج‌البلاغه:

«خذو الحكمه ولو من المشركين»

«دانش را بياموزيد ولو از مشركان»

.

باور به اينكه علم چيزي جز قضاياي قطعاً اثبات شده نيست، اشتباه است. و بي‌انصافي است كه از علم خواست چنين باشد. اين خواسته متعلق به افرادي است كه احساس شهوت مرجع قدرت بودن. به هر شكلي و احساس نياز به جايگزين كردن تعاليم مذهبي با چيز ديگري دارند. حتي اگر آن چيز از نوع علمي باشد. علم در تعاليم خويش تنها چند حكم مستلزم بيان حقيقت يا قابل توضيح دارد. اما بطور عمده شامل اظهاراتي است كه با درجات گوناگوني از احتمالات بوجود آمده‌اند. ظرفيت راضي بودن به اين نزدیک شدن‌ها به قطعيت و توانائي ادامه دادن كار سازنده. عليرغم نبودن تأييد نهائي، در واقع مزيت خوي علمي ذهن است. زيگموند فرويد

.

تصور سنتي از علم و روش علمی چنين بنظر مي‌رسد:

فرض كنيم ما نظری درباره جهان داريم. هر يک از ما با بهترين منطقي كه داريم از اين نظر، فرضيه يا حدسي را نتيجه مي‌گيريم (بطور قياسي). درباره اينكه در جهان حس‌هايمان چه خواهيم يافت. در حاليكه از كل به جزء حركت مي‌كنيم. یعنی می‌خواهیم ببینیم که آیا در عالم واقعیت این نظر چقدر درست است. اين خردگرائي است. سپس آنچه در جهان حس‌هايمان رخ مي‌دهد را مشاهده مي‌كنيم(با انجام آزمایش و پژوهش). ما اين اطلاعات را برمي‌گيريم و نتيجه‌گيري (بطور استقرائي) مي‌كنيم. كه فرضيه ما تأييد مي‌شود يا نياز به تغيير دارد، در حاليكه از جزء به كل حركت مي‌كنيم. اين تجربه‌گرائي است. و دوباره اين چرخه را از سر مي‌گيريم. بدين ترتيب علم، تجربه‌گرائي و خردگرائي را در چرخه‌اي از دانش پيشرونده تركيب مي‌كند. به این روش دستیابی به نتایج روش علمی گفته می‌شود.

.

حالا به چند مشكل كه روش علمی یا علم با آن روبرو مي‌شود توجه كنيد:

مشکل اول روش علمی

اگر نظر من درست باشد پس فرضيه من نيز با مشاهده و يا تجربه و آزمايش تأييد خواهد شد. اما توجه داشته باشيم: اگر فرضيه من تأييد شود، قطعاً به اين معني نيست كه نظر من درست است. اين تنها به اين معني است كه نظر من الزاماً غلط نيست! از طرف ديگر، اگر فرضيه من تأييد نشود، در واقع به اين معني است كه نظر من نادرست است (با فرض اينكه ساير موارد درست و صحيح باشد). بنابراين در علم، هرگز نظريه‌اي وجود ندارد كه بتوانيم بطور روشن و بدون ابهام بگوئيم آن نظريه درست است. ما تنها نظريه‌هائي داريم كه در برابر آزمون زمان باقي مانده‌اند. هنوز….، نادرستي آنها نشان داده نشده است. یعنی روش علمی هیچ چیزی را به اصطلاح، دربست و چشم بسته، درست مطلق در نظر نمی‌گیرد.

مشکل دوم روش علمی

مشکل دوم يكي از مواردي است كه ظاهراً بيشتر مردم درباره علم درک نمي‌كنند. براي مثال كساني كه دين را در تقابل با علم مي‌بينند از اين موضوع غفلت مي‌كنند كه علم مسأله‌اي ايماني نيست. در حاليكه ما به خدا، پيامبران، امامان، قدرت آفرينش خداوندي و… ايمان مي‌آوريم. اما كسي به نظريه نسبيت، نظريه تكامل، قوانين ترموديناميك و امثالهم ايمان نمي‌آورد. بلكه ما تنها توافق مي‌كنيم و مي‌پذيريم كه با تكيه بر مشاهدات و آزمايشات، بهترين توضيح يا بهترين استدلالي كه درباره موضوعي در حال حاضر داريم، نظريه‌اي مثل نظريه نسبيت است.

مشکل سوم روش علمی

و البته مشکل سوم این است که علم ريشه در جامعه داشته و تحت تأثير فرهنگ است. و همچون هر كوشش انساني ديگري به خاطر طمع، غرور، يا ناشايستي افراد، ممكن است تحريف شود. ممكن است دانشمندان به فساد كشيده شوند. يا نتايج آزمايشات دستكاري شود و يا نتايج كارهاي علمي براي توجيه تصميمات نادرست سياسي مورد استفاده قرار گيرند. اما علم در واقع همين روش بدست آوردن دانش است. نه دانشي كه بتوانيم درباره آن قطعيت داشته باشيم. بلكه دانشي كه بتوانيم به آن تكيه كنيم و با درجاتي از اطمينان آنرا بكار ببنديم. با وجود تمام مواردي كه منفي بنظر مي‌رسند، اين روش موفق‌ترين شيوه‌اي است كه تا بحال استفاده شده است.

و علم در حوزه لکنت

به همین ترتیب در حوزه لکنت، درست مثل سایر موضوعات، نظر یا نظریاتی درباره مسائل گوناگون مربوط به لکنت مطرح می‌شوند. سپس پژوهشگران وارد عمل می‌شوند. و با ایجاد طرحهای تحقیقاتی و پژوهشی، شروع به تحقیق و بررسی درستی و یا نادرستی این نظرات می‌کنند. در مرحله بعدی مواردی را که درستی آنها تایید می‌شود را برای طراحی شیوه‌های ارزیابی، سنجش و درمان لکنت بکار می‌گیرند. حتی کسانی که به این نظریات ایراد می‌گیرند و انتقاد دارند نیز روشهایی را برای درمان لکنت استفاده می‌کنند که این روشها بر اساس همین نظریات مشابه ایجاد شده‌اند. و همانطور که قبلا اشاره کردم روش علمی اینطور است که هیچ کدام از این روشها را بدون ایراد و درست مطلق در نظر نمی‌گیرد. خوبی این امر، این است که راه را بر روی شیوه‌های بهتر، جدیدتر، و یا مؤثرتر، باز می‌گذارد.