رفتارهای ثانویه لکنت، در واقع از واکنش فردی که لکنت میکند، نسبت به لکنت خودش شروع میشود.
واضح است که افرادی که لکنت دارند از لکنت لذت نمی برند و از آن خوششان نمیآید. آنها در مقابل تکرارها، کشیده گوییها و بلاکهایشان واکنش نشان میدهند و سعی میکنند به سرعت به آنها پایان دهند. درصورتی که نمیتوانند بطور کلی از آنها جلوگیری کنند. چنین واکنشهایی ممکن است مثل تصادفی تقلا کردن، آغاز شود. اما به زودی به الگوهای کاملاً آموختهای تبدیل میشود. رفتارهای ثانویه به دو گروه عمده تقسیم میشوند: رفتارهای فرار و رفتارهای اجتنابی.
اصطلاحات «فرار» و «اجتناب» از متون مربوط به علوم یادگیری رفتاری گرفته شده است.
رفتارهای ثانویه فرار
به طور خلاصه، رفتارهای فرار زمانی اتفاق میافتد که گوینده، لکنت داشته باشد و بخواهد لکنت زبان را خاتمه دهد و کلمه را تمام کند. مثالهای متداول در مورد رفتارهای فرار، عبارتند از: پلک زدن چشم، سر تکان دادن، استفاده از صداهای اضافی مثل «اه» است. اغلب مواقع لکنت بعد از این رفتارها، تمام میشود و بنابراین تقویت میشوند. یعنی فرد به اشتباه، این تصور برایش پیش میآید که این کارها باعث تمام شدن لکنتش شدهاند.
رفتار اجتناب
اما رفتارهای اجتنابی هنگامی یاد گرفته میشوند که یک گوینده لکنت را پیش بینی کند. و تجربیات منفی را که هنگام لکنت داشته است به یاد بیاورد. برای جلوگیری از لکنت و تجربه منفی ناشی از آن، او اغلب به رفتارهایی متوسل میشود که قبلاً برای فرار از لحظههای لکنت از آنها استفاده کرده است. به عنوان مثال پلک زدن یا گفتن «اوه». یا ممکن است چیز متفاوتی را امتحان کند، مثلاً کلمهای را که قصد داشت بیان کند عوض میکند.
در بسیاری از موارد، به خصوص در مراحل ابتدایی، رفتارهای اجتنابی ممکن است از اتفاق افتادن لکنت زبان جلوگیری کرده. و رهایی هیجانی خوبی از ترس لکنت ایجاد کنند. به زودی این رفتارهای اجتنابی به عاداتی قوی تبدیل میشوند که در برابر تغییر مقاوم هستند.
خلاصه اینکه رفتار فرار پس از لحظه لکنت، و رفتار اجتناب قبل از لحظه لکنت رخ میدهد.